هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از خبرهایی که از طبیعت و معشوق خود دریافت کرده، سخن می‌گوید. او از گل، باد بهار، مرغان چمن، و معدن لعل یاد می‌کند و همه را به عشق و وصلت معشوق مرتبط می‌سازد. در نهایت، شاعر به کمال معشوق و پایان یافتن رنج‌ها اشاره می‌کند.
رده سنی: 15+ این متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد که معمولاً در نوجوانان و بزرگسالان یافت می‌شود.

شمارهٔ ۸۳۹

خبری بافتم از بار مپرسید ز من
تا نیارید بر من خبر دار و رسن

خبر دار و رسن رابت منصور بود
خبر رایت و منصور بود قلب شکن

خبری یافته ام از گل و از باد بهار
خبر من برسانید به مرغان چمن

خبر مرغ چمن باغ و گلستان باشد
خبر باغ و گلستان چه کند دفع حزن

خبری بافتم از نکهت پیراهن دوست
به خطا چند دوید از پی آهوی ختن

خبر نکهت جانان چه بود مژده جان
مژده جان چه بود صحبت عقل ودل وتن

خبری بافتم ای جوهری از معدن لعل
تو چرا میروی از بهر عقیقی به یمن

خبر معدن لعل آن لب شیرین باشد
لب شیرین ببرد تلخی غمها ز دهن

خبری بافتم از دولت وصلت بنوی
تو کجا میروی از بهر اویسی بقرن

خبر وصل بتی مژد: آن دوست کمال
ختم شد نه آن روی بوجه احسن
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۳۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۴۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.