هوش مصنوعی: این متن شعری است که از عشق و فراق سخن می‌گوید. شاعر از درد دوری از یار دیرین می‌نالد و از رنج‌های عشق مانند خون شدن جگر آهوان و پرسش از حال لیلی یاد می‌کند. همچنین، اشاره‌ای به مرگ رقیب و نقش‌های رنگین در آب دارد. در پایان، شاعر به سادگی و کمال در هنر نقاشی و تذهیب اشاره می‌کند و از فرهاد مسکین یاد می‌نماید.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و غمگین است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده یا سنگین باشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و اشارات ادبی کلاسیک نیاز به درک ادبی نسبتاً بالایی دارد.

شمارهٔ ۸۸۵

په جویست آن روان در فر شیرین
که پرسد دیر دیر از یار دیرین

جگر خون گشت مسکین آهوانرا
بخوان بر بولهب تبت نه یاسین

چه افتادست لیلی را به پرسید
که آدم بود بین الماء و الطین

رقیب ما بمرد الحمدلله
که نقش ما ندارد صورت چین

مرا وقتی در آن کو پا به گل رفت
میترا هفت بیت خویش چندین

چو زد بر آب نقشش دیده دانست
به زر کاری و جدولهای رنگین

کمال از سادگی با نقش و تذهیب
که گرید سنگ بر فرهاد مسکین
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۸۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۸۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.