هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عارفانه، بیانگر احساسات عمیق شاعر نسبت به معشوق یا پروردگار است. شاعر از عشق و بندگی خود سخن می‌گوید، از اشتیاق به خدمت و دریافت پیام از معشوق می‌نالد و آرزو می‌کند که روزی پیام او را بشنود. او حتی در نماز نیز به یاد معشوق است و نام او را بر لب دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عرفانی و عاشقانه عمیق است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و احساسی نیاز دارد. همچنین، استفاده از زبان و اصطلاحات ادبی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر چالش‌برانگیز باشد.

شمارهٔ ۸۹۴

ای دل غلام أو شدی ای من غلام تو
بادت مبارک اینکه جهان شد به کام تو

از من به رسم بنده نوازی به او بگو
مشتاق خدمت است غلام غلام تو

آخر نه از توأم همه وقت آمدی پیام
آخر کجا شد آن کرم مستدام تو

پیش از سلام پیش روم قاعد ترا
گر در نماز باشم و آرد سلام تو

نام کتار و بوس چو بردن نمی توان
هم بر کنار نامه ببوسیمه نام تو

صد گوش دیگرم ز خدا باشد آرزو
روزی که بشنوم ز رسولی پیام تو

ای کاش نامه روی به پیچیدی از کمال
تا او بگوش خویش شنیدی کلام تو
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۹۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۹۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.