هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که در آن شاعر به بیان احساس بندگی و عشق خود به معشوق میپردازد. او از جستوجوی معشوق، شرمندگی در برابرش، و از دست دادن دل به او سخن میگوید. شاعر همچنین به کمال معشوق و بندگی خود در برابر او اشاره میکند.
رده سنی:
15+
این متن دارای مفاهیم عاشقانه و عارفانه است که درک آن برای کودکان دشوار بوده و نیاز به بلوغ فکری و عاطفی دارد. همچنین، استفاده از زبان شعر کلاسیک فارسی ممکن است برای گروههای سنی پایینتر چالشبرانگیز باشد.
شمارهٔ ۹۰۸
گفتا کئی تو من بنده تو
بیجرم از چشم افکنده تو
گاهی ازین در گاهی از آن در
باری زهر در جوینده تو
در جست و جویت ز آنم که باشد
جوینده تو با بنده تو
گر پای امکان پیش است ما را
باشد درین ره پوینده تو
گوی آن دهانرا باشد که ما را
سازد به بوسی شرمنده تو
دل کز بر من گم شد تو داری
دانستم ای جان از خنده تو
گفتی کمالت بهر چه گویند
آن رو که باشم من بنده تو
بیجرم از چشم افکنده تو
گاهی ازین در گاهی از آن در
باری زهر در جوینده تو
در جست و جویت ز آنم که باشد
جوینده تو با بنده تو
گر پای امکان پیش است ما را
باشد درین ره پوینده تو
گوی آن دهانرا باشد که ما را
سازد به بوسی شرمنده تو
دل کز بر من گم شد تو داری
دانستم ای جان از خنده تو
گفتی کمالت بهر چه گویند
آن رو که باشم من بنده تو
وزن: مستفعلن فع مستفعلن فع (متقارب مثمن اثلم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۰۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۰۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.