هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و غزلگونه است که در آن شاعر از عشق دیرینه و رنجهای ناشی از آن سخن میگوید. او از فراموشی معشوق، رقیب پیر اما همچنان حاضر، و دردهای عاشقی مینالد. همچنین، از وفاداری خود به این عشق قدیمی و تازه شدن داستان عشق با وجود گذشت زمان یاد میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن نیاز به بلوغ عاطفی و شناخت ادبیات کلاسیک فارسی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند رنج عاشقی و وفاداری ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد.
شمارهٔ ۹۲۷
ای منت جانفشان دیرینه
داغ عشقت نشان دیرینه
بفراموشیت نیامده نیز
بادی از عاشقان دیرینه
بینو بودم هلاک خویش گمان
کردی گمان دیرینه
گو غمم خور جگر که نیست دریغ
میچ ازین میهمان دیرینه
پیر گشت و هنوز هست رقیب
آه ازین سخت جان دیرینه
تو گلی چون تو بایدم نه بهشت
چه کنم بوستان دیرینه
سگ کویت چو دید لاغرییم
بو نکرد استخوان دیرینه
بر ندارد کمال تا دمه حشر
سر ازین استان دیرینه
تا چو مجنون بساخت دفتر عشق
تازه شد داستان دیرینه
داغ عشقت نشان دیرینه
بفراموشیت نیامده نیز
بادی از عاشقان دیرینه
بینو بودم هلاک خویش گمان
کردی گمان دیرینه
گو غمم خور جگر که نیست دریغ
میچ ازین میهمان دیرینه
پیر گشت و هنوز هست رقیب
آه ازین سخت جان دیرینه
تو گلی چون تو بایدم نه بهشت
چه کنم بوستان دیرینه
سگ کویت چو دید لاغرییم
بو نکرد استخوان دیرینه
بر ندارد کمال تا دمه حشر
سر ازین استان دیرینه
تا چو مجنون بساخت دفتر عشق
تازه شد داستان دیرینه
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۲۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۲۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.