هوش مصنوعی:
این متن شعری است که از درد و رنج عاشقانه و ناامیدی در عشق سخن میگوید. شاعر از جدایی، بیوفایی و آه و اشکهایش مینالد و احساسات عمیق خود را نسبت به معشوق بیان میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاطفی عمیق و غمگین است که درک آن برای سنین پایینتر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند ناامیدی و رنج عاشقانه برای نوجوانان مناسبتر است.
شمارهٔ ۹۸۲
باز دست از جانفشانان بر فشاندی
داد بیدادی ز مظلومان ستاندی
رفتی و آن عارض چون آب و آتش
یاد گارم در دل و در دیده ماندی
بر تو گفتی سوره ای خوانم چو میری
مردم و الحمدالله هم نخواندی
داشتی در سر که خونم ریزی از چشم
کامت این بود از دلم این نیز راندی
جای ده اشک مرا بر خاک آن در
کز پی این وعده بسیارش دواندی
می رسد بر آسمان دود دل من
قصه سوزم بدین غایت رساندی
پیش خود بنشان کمال او را ازین پس
غم مخور از سوختن آتش نشاندی
داد بیدادی ز مظلومان ستاندی
رفتی و آن عارض چون آب و آتش
یاد گارم در دل و در دیده ماندی
بر تو گفتی سوره ای خوانم چو میری
مردم و الحمدالله هم نخواندی
داشتی در سر که خونم ریزی از چشم
کامت این بود از دلم این نیز راندی
جای ده اشک مرا بر خاک آن در
کز پی این وعده بسیارش دواندی
می رسد بر آسمان دود دل من
قصه سوزم بدین غایت رساندی
پیش خود بنشان کمال او را ازین پس
غم مخور از سوختن آتش نشاندی
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۸۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۸۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.