هوش مصنوعی:
این متن شعری است که در آن شاعر از فرار کردن معشوق از عاشق شکایت میکند و با استفاده از تصاویر شاعرانه مانند گریزیدن گل از باد صبا، این احساس را بیان میکند. شاعر از معشوق میپرسد چرا از او میگریزد و این گریزیدن را با مثالهای مختلف توصیف میکند.
رده سنی:
15+
این شعر دارای مفاهیم عاشقانه و استفاده از صنایع ادبی است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، درک عمیقتر احساسات و مضامین شاعرانه نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد که معمولاً در نوجوانان و بزرگسالان یافت میشود.
شمارهٔ ۱۰۰۷
چرا هر دم از پیش ما میگریزی
شهی از گدایان چرا میگریزی
به بخیلی مگر ای بخوبی توانگر
که از عاشق بینوا میگریزی
چرانی چرا از دعاگو گریزانت
بلانی بلا از دعا میگریزی
و آن تازه برگ گلی کز لطافت
از آسیب باد صبا میگریزی
اگر او میگریزد ز چشم ای خیالش
نو بگریز بینم کجا میگریزی
کمال ار به او میگریزی ز چشمش
از یک فتنه در صد بلا میگریزی
شهی از گدایان چرا میگریزی
به بخیلی مگر ای بخوبی توانگر
که از عاشق بینوا میگریزی
چرانی چرا از دعاگو گریزانت
بلانی بلا از دعا میگریزی
و آن تازه برگ گلی کز لطافت
از آسیب باد صبا میگریزی
اگر او میگریزد ز چشم ای خیالش
نو بگریز بینم کجا میگریزی
کمال ار به او میگریزی ز چشمش
از یک فتنه در صد بلا میگریزی
وزن: فعولن فعولن فعولن فعولن (متقارب مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۰۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۰۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.