هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه از زیباییهای معشوق و احساسات شاعر نسبت به او سخن میگوید. شاعر از لطافت لبهای معشوق، خط زیبای او و تأثیر عمیق این زیباییها بر جان خود میسراید. همچنین، از درد فراق و رنج عشق شکایت میکند و از آشنایی با معشوق اظهار پشیمانی مینماید.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است. همچنین، زبان شعر ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال پیچیده باشد.
شمارهٔ ۱۰۱۱
چه لطف است این که با من مینمائی
لب نازک پرسش می گشائی
البت جانست و جانم میفزاید
سبزی که بر لب می فزانی
خطت بر رخ نکوتر خوانده از مشک
نکر خوانند خط در روشنائی
نه عاشق را بلا آمد ز هر سو
چرا زین سر نبائی چون بلانی
جو قامت راست کردی وقت رفتن
قیامت دیدم از روز جدائی
ملولم زآشناتی رقیبان
چه بودی گر نبودی آشنائی
نمی خواهد کمال از بار جز بار
نیامرزبد درویشان گدانی
لب نازک پرسش می گشائی
البت جانست و جانم میفزاید
سبزی که بر لب می فزانی
خطت بر رخ نکوتر خوانده از مشک
نکر خوانند خط در روشنائی
نه عاشق را بلا آمد ز هر سو
چرا زین سر نبائی چون بلانی
جو قامت راست کردی وقت رفتن
قیامت دیدم از روز جدائی
ملولم زآشناتی رقیبان
چه بودی گر نبودی آشنائی
نمی خواهد کمال از بار جز بار
نیامرزبد درویشان گدانی
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۱۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۱۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.