هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه از همام تبریزی، احساسات عمیق شاعر را نسبت به معشوق بیان می‌کند. او از بوی خوش معشوق، شیرینی سخنانش، زیبایی چهره و دندان‌هایش سخن می‌گوید و عشق خود را فدای نگاه مستانه‌ی معشوق می‌کند. شاعر حتی بهشت را در روی معشوق می‌بیند و شعر خود را نیز سزاوار تحسین برای توصیف زیبایی‌های معشوق می‌داند.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مضامین عاشقانه‌ی عمیق و استفاده از صنایع ادپی است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از ابیات نیاز به درک بالاتری از عشق و روابط عاطفی دارند.

شمارهٔ ۳۷

مرا دماغ ز بویت هنوز مشکین است
دهان من به حدیث لب تو شیرین است

به باغ می کشدم آرزوی دیدارت
چه جای برگ گل وارغوان و نسرین است

به وقت خنده نظر کرده ام به دندانت
هنوز چشم مرا روشنی ز پروین است

فدای مستی چشم تو باد هستی ما
اگر چه فتنه دنیی و آفت دین است

عجب مدار گر آب دو دیده گلگون شد
خیال روی تو در دید جهان بین است

مباش منکر تمکین من که هست مرا
شراب عشق تو در سر چه جای تمکین است

نظر بر آینه انداز تا شود معلوم
کی عکس روی مهت را چه زیب و آیین است

اگر به روی تو رضوان نظر کند گوید
ما راحتی که بدیدیم در بهشت این است

از وصف روی تو مشهور گشت شعر همام
برای نسبت حسنت سزای تحسین است
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.