هوش مصنوعی: شاعر در این متن از درد فراق و دوری از معشوق می‌نویسد و بیان می‌کند که وجودش بدون معشوق بی‌معناست. او از سوزش قلم در هنگام نوشتن نامه، از خواب‌هایی که او را به معشوق می‌رساندند، و از ناامیدی‌هایش در دوری می‌گوید. شاعر از خداوند طلب رحمت می‌کند و زندگی در کنار دوستان را گرامی می‌دارد. در پایان، او از رضایت به پیغام یا بوی نسیم صبحگاهی سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ این متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و تشبیهات ادبی کلاسیک نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات فارسی دارد.

شمارهٔ ۱۲۸

آرزومندم ولیکن کو قدم
در فراقت شد وجودم کالعدم

نامه وقتی می نوشتم پیش دوست
آتش این نوبت همی سوزد قلم

ای دریغا خواب کاو هر شب مرا
با خیالت می رسانیدی به هم

نیست اکنون هیچ تدبیری جز آنک
بر زبان باد پیغامی دهم

و یک زمان ایمن نمی باشم ز تیر
تا برون آید کبوتر از حرم

وقت دوری یاد می کن بنده را
کز خداوندان شود پیدا کرم

گر جهنم را بود سوز فراق
وای بر اعضای کافر زان الم

زندگانی در حضور دوستان
مغتنم دارید باران مغتنم

شد به پیغام از شما راضی همام
یا به بویی از نسیم صبحدم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.