هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و اشتیاق بی‌پایان خود به معشوق می‌گوید. او از تلاش‌های بی‌وقفه‌اش برای یافتن معشوق، ارسال پیام‌های عاشقانه از طریق باد صبا، و مستی از شراب عشق سخن می‌گوید. شاعر همچنین به عبادت معشوق و بندگی او اشاره می‌کند و تأکید می‌کند که از روز ازل در مذهب عشق بوده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. همچنین، برخی از استعاره‌ها مانند 'شرابی بر کف جانم نهادی' ممکن است نیاز به سطحی از بلوغ فکری برای درک صحیح داشته باشند.

شمارهٔ ۱۳۳

هزاران نقش گوناگون ببستم
به دستانی مگر آیی به دستم

گهی در جست و جویت می دویدم
گهی در خاک کویت می نشستم

رسولان را به حضرت نیست باری
به پیغامی صبا را می فرستم

گرم کاری از این در برنیاید
همان جویای مشتاقم که هستم

نه امروز آمدم در مذهب عشق
درین سرمستی از روز الستم

شرابی بر کف جانم نهادی
که از بویش هنوز افتاده مستم

من این آینه های مختلف را
برای عکس رویت می پرستم

چو نام بندگی بر من فکندی
زننگی نسبت خود باز رستم

چو باری بود بر جان این همامم
ازو وز صحبت او باز جستم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.