هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه بیانگر احساسات عمیق شاعر نسبت به معشوق است. او از وابستگی شدید خود به معشوق می‌گوید، از این که نمی‌تواند با دیگری سازگار شود و خود را مانند مرغی می‌داند که در هوای معشوق پرواز می‌کند. شاعر از رازداری و وفاداری خود سخن می‌گوید و در نهایت، علیرغم درد و رنج، عشق خود را می‌ستاید.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عاشقانه عمیق و احساسات پیچیده است که درک آن‌ها برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند درد عشق و رازداری نیاز به بلوغ عاطفی دارد.

شمارهٔ ۱۳۹

کجا روم که کمند تو می کشد بازم
ضرورت است که با دیگری نمی سازم

چه می کنم به هوای دگر که مرغ توام
بدین طرف بدطرب جان خویش در بازم

کبوتری که ز شهر تو نامه بی آرد
به گرد کوی تو بادا همیشه پروازم

همی کشم سر خود سال و ماه بر گردن
بدان امید که در خاک پایت اندازم

اگرچه بی غم عشقت نبوده ام نفسی
میان همنفسان برنیامد آوازم

شبی حدیث تو را با صبا همی گفتم
به شرط آن که نگوید به هیچ کس رازم

گشاد راز مرا وین سخن برون افتاد
دگر سخن بر نامحرمان نپردازم

دریغ نام تو باشد به هر زبان ورنه
مرا چه غم که نه امروز عشق می بازم

همام در نظر دشمنان همین گوید
بلا چو می کشم از بهر دوست می نازم
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.