هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی بیانگر عشق عمیق و بیپایان شاعر به معشوق است. شاعر آرزو میکند حتی پس از مرگ و در قیامت نیز با معشوق باشد و همهچیز را فدای او کند. او از بهشت و نعمات آن چشمپوشی میکند، زیرا بوی معشوق برایش کافی است.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مضامین عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن برای کودکان و نوجوانان کمسال دشوار است. همچنین، برخی از مفاهیم مانند مرگ و قیامت ممکن است برای سنین پایین سنگین باشد.
شمارهٔ ۱۴۱
در ان نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم
بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم
به خوابگاه عدم گر هزار سال بخسبم
زخواب عاقبت آگه به بوی موی تو باشم
به وقت صبح قیامت که سر ز خاک بر آرم
به آرزوی توخیزم به جست و جوی تو باشم
به مجمعی که در آیند شاهدان دو عالم
نظر به سوی تو دارم غلام روی تو باشم
حدیث روضه نگویم گل بهشت نبویم
جمال حور نجویم دوان به سوی تو باشم
می بهشت ننوشم ز جام و ساغر رضوان
مرا به باده چه حاجت چومست بوی تو باشم
بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم
به خوابگاه عدم گر هزار سال بخسبم
زخواب عاقبت آگه به بوی موی تو باشم
به وقت صبح قیامت که سر ز خاک بر آرم
به آرزوی توخیزم به جست و جوی تو باشم
به مجمعی که در آیند شاهدان دو عالم
نظر به سوی تو دارم غلام روی تو باشم
حدیث روضه نگویم گل بهشت نبویم
جمال حور نجویم دوان به سوی تو باشم
می بهشت ننوشم ز جام و ساغر رضوان
مرا به باده چه حاجت چومست بوی تو باشم
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن (مجتث مثمن مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.