هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه به زیبایی‌های معشوق و عشق عمیق شاعر به او می‌پردازد. شاعر از زلف، خال، چشم و ابروی معشوق سخن می‌گوید و بیان می‌کند که تنها زبان عشق می‌تواند این زیبایی‌ها را توصیف کند. او همچنین به اهمیت پاکی دل و دیدگاه در درک زیبایی‌های معشوق اشاره می‌کند و تأکید می‌کند که وصال معشوق تنها با فداکاری و از خودگذشتگی ممکن است.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن‌ها ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات مورد استفاده در شعر نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه برای درک کامل دارند.

شمارهٔ ۱۷۱

حدیث زلف و خال و چشم و ابرو
نگوید جز زبان عشق نیکو

به آب دیده غسلی ده نظر را
مگر بندند آب وصل در جو

که چشمی کاو هوا آلوده باشد
نباشد محرم آن چشم و ابرو

جمال دوست را آیینه آمد
رخ زیبای وی صاحب نظر کو

کسی کز وصل او بویی ندارد
کجا باد آورده فردوس و مینو

وصالش را به جان بازی توان یافت
نیابد کس به بازی و به بازو

زهی ماهی که ترک اخترانش
بود در بندگی کمتر ز هندو

به هر مویی گرم باشد زبانی
نشاید کرد وصفش یک سر مو

چو عاجز گشتی از اوصاف حسنش
همام از حسن خلقش باز می گو
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.