هوش مصنوعی:
شاعر در این متن بیان میکند که اگر عشق و اشتیاق به یاران نبود، آتش دل و اشکهایش مانند باران نبود. همچنین، اگر زیباییهای طبیعت مانند ارغوان، سنبل و نرگس نبودند، زمین بدون روی، مو و چشمهای زیبا بود.
رده سنی:
همه سنین
این متن یک شعر عاشقانه و طبیعتگراست که هیچ محتوای نامناسب یا پیچیدهای ندارد و برای همه سنین قابل درک و لذتبردن است.
شمارهٔ ۱۸۲
گر دلم را اشتیاق روی یاران نیستی
زاتش دل آب چشمم همچو باران نیستی
ارغوان و سنبل و نرگس کجا رستی زخاک
در زمین گر روی و موی و چشم خوبان نیستی
زاتش دل آب چشمم همچو باران نیستی
ارغوان و سنبل و نرگس کجا رستی زخاک
در زمین گر روی و موی و چشم خوبان نیستی
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.