هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر از عشق و محبت به معشوق سخن میگوید و از رنجها و نالههای خود در این راه مینالد. او معشوق را بینظیر و زیبا توصیف میکند و از او میخواهد که به دلش توجه کند. شاعر همچنین اعلام میکند که با وجود همه مشکلات، همچنان به عشق خود پایبند است.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و اصطلاحات ادبی ممکن است نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی داشته باشد.
شمارهٔ ۱۹۷
کیست کاین فتنه نشاند که تو می آغازی
کیست بر روی زمین کش تو نمی اندازی
نیست در جمله جهان مثل تو صاحب حسنی
چشم را گوی که زو دیده ام این غمازی
پیش ازان کز غم تو خانه بپردازد دل
خوش بود گر نفسی با دل من پردازی
همچو نایم به دم وناله بسی داشته اند
چه بود نیز چو چنگم نفسی بنوازی
گرشود جمله جهان خصم مپندار که دست
دارم از دامنت ای دوست به بازی
ذره یی کم نکنم در هوست هیچ عیار
بازی گر صدم بار چو زر در غم خود بگدازی
نازنینی و شد اندر سر ناز تو همام
شد حقیقت که بدان روی نکو مینازی
کیست بر روی زمین کش تو نمی اندازی
نیست در جمله جهان مثل تو صاحب حسنی
چشم را گوی که زو دیده ام این غمازی
پیش ازان کز غم تو خانه بپردازد دل
خوش بود گر نفسی با دل من پردازی
همچو نایم به دم وناله بسی داشته اند
چه بود نیز چو چنگم نفسی بنوازی
گرشود جمله جهان خصم مپندار که دست
دارم از دامنت ای دوست به بازی
ذره یی کم نکنم در هوست هیچ عیار
بازی گر صدم بار چو زر در غم خود بگدازی
نازنینی و شد اندر سر ناز تو همام
شد حقیقت که بدان روی نکو مینازی
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.