هوش مصنوعی:
این متن به بیان تأثیر لطف و رفتار شاهان بر رعیت و جامعه میپردازد. با استفاده از تشبیههای مختلف مانند حوض و لولهها، تأثیر مثبت یا منفی رفتار حاکمان بر مردم را نشان میدهد. همچنین، به اهمیت آموزش و تأثیر استادان بر شاگردان اشاره میکند و در نهایت، دانش فقر را به عنوان مهمترین دانش در روز مرگ معرفی میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و اجتماعی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، استفاده از تشبیهها و استعارههای پیچیده ممکن است برای خوانندگان جوانتر دشوار باشد.
بخش ۱۳۶ - سپردن عرب هدیه را یعنی سبو را به غلامان خلیفه
آن سَبویِ آب را در پیش داشت
تُخمِ خِدمَت را در آن حَضرتْ بِکاشت
گفت این هَدیه بِدان سُلطان بَرید
سایِلِ شَهْ را زِ حاجَت واخَرید
آبِ شیرین و سَبویِ سَبز و نو
زآبِ بارانی که جمع آمد به گَو
خنده میآمد نَقیبان را از آن
لیکْ پَذْرُفتند آن را هَمچو جان
زان که لُطْفِ شاهِ خوبِ باخَبَر
کرده بود اَنْدر همه اَرکان اَثَر
خویِ شاهان در رَعیَّت جا کُند
چَرخِ اَخْضَر خاک را خَضْرا کُند
شَهْ چو حوضی دان، حَشَم چون لولهها
آب از لوله رَوانْ در گولهها
چون که آبِ جُمله از حوضیست پاک
هر یکی آبی دَهَد خوش ذوقْناک
وَرْ در آن حوضْ آبْ شور است و پَلید
هر یکی لوله همان آرَد پَدید
زان که پیوستهست هر لوله به حوض
خَوْض کُن در مَعنیِ این حَرف، خَوْض
لُطْفِ شاهَنْشاهِ جانِ بیوَطَن
چون اَثَر کردهست اَنْدر کُلِّ تَن؟
لُطْفِ عقلِ خوشنَهادِ خوشنَسَب
چون همه تَن را دَر آرَد در اَدَب؟
عشقِ شَنْگِ بیقَرارِ بیسُکون
چون دَر آرَد کُلِّ تَن را در جُنون؟
لُطْفِ آبِ بَحْر کو چون کوثر است
سَنگریزَش جُمله دُرّ و گوهر است
هر هُنر کاُسْتا بِدان مَعْروف شُد
جانِ شاگردان بِدان موصوف شُد
پیشِ اُستادِ اصولی هم اصول
خوانَد آن شاگردِ چُستِ با حُصول
پیشِ اُستاد فَقیهْ آن فِقْهخوان
فِقْه خوانَد نه اصول اَنْدر بَیان
پیشِ اُستادی که او نَحْوی بُوَد
جانِ شاگردش از او نَحْوی شود
باز اُستادی که او مَحْوِ رَهْ است
جانِ شاگردش ازو مَحْوِ شَهْ است
زین همه انواعِ دانشْ روزِ مرگ
دانشِ فَقر است سازِ راه و بَرگ
تُخمِ خِدمَت را در آن حَضرتْ بِکاشت
گفت این هَدیه بِدان سُلطان بَرید
سایِلِ شَهْ را زِ حاجَت واخَرید
آبِ شیرین و سَبویِ سَبز و نو
زآبِ بارانی که جمع آمد به گَو
خنده میآمد نَقیبان را از آن
لیکْ پَذْرُفتند آن را هَمچو جان
زان که لُطْفِ شاهِ خوبِ باخَبَر
کرده بود اَنْدر همه اَرکان اَثَر
خویِ شاهان در رَعیَّت جا کُند
چَرخِ اَخْضَر خاک را خَضْرا کُند
شَهْ چو حوضی دان، حَشَم چون لولهها
آب از لوله رَوانْ در گولهها
چون که آبِ جُمله از حوضیست پاک
هر یکی آبی دَهَد خوش ذوقْناک
وَرْ در آن حوضْ آبْ شور است و پَلید
هر یکی لوله همان آرَد پَدید
زان که پیوستهست هر لوله به حوض
خَوْض کُن در مَعنیِ این حَرف، خَوْض
لُطْفِ شاهَنْشاهِ جانِ بیوَطَن
چون اَثَر کردهست اَنْدر کُلِّ تَن؟
لُطْفِ عقلِ خوشنَهادِ خوشنَسَب
چون همه تَن را دَر آرَد در اَدَب؟
عشقِ شَنْگِ بیقَرارِ بیسُکون
چون دَر آرَد کُلِّ تَن را در جُنون؟
لُطْفِ آبِ بَحْر کو چون کوثر است
سَنگریزَش جُمله دُرّ و گوهر است
هر هُنر کاُسْتا بِدان مَعْروف شُد
جانِ شاگردان بِدان موصوف شُد
پیشِ اُستادِ اصولی هم اصول
خوانَد آن شاگردِ چُستِ با حُصول
پیشِ اُستاد فَقیهْ آن فِقْهخوان
فِقْه خوانَد نه اصول اَنْدر بَیان
پیشِ اُستادی که او نَحْوی بُوَد
جانِ شاگردش از او نَحْوی شود
باز اُستادی که او مَحْوِ رَهْ است
جانِ شاگردش ازو مَحْوِ شَهْ است
زین همه انواعِ دانشْ روزِ مرگ
دانشِ فَقر است سازِ راه و بَرگ
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۲۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:بخش ۱۳۵ - مثل عرب اذا زنیت فازن بالحرة و اذا سرقت فاسرق الدرة
گوهر بعدی:بخش ۱۳۷ - حکایت ماجرای نحوی و کشتیبان
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.