هوش مصنوعی: امیر به راه‌زن می‌گوید که او حجت و دلیل نمی‌خواهد و راه‌زن نباید به دنبال راهی در او بگردد. امیر خود را غریب و تاجر معرفی می‌کند و از راه‌زن می‌پرسد که چه لباس‌هایی آورده است و آیا کسی از آنها خوشحال می‌شود. او از راه‌زن می‌خواهد که به دور لباس‌هایش نگردد و تأکید می‌کند که راه‌زن مشتری لباس‌های کسی نیست و اگر چنین ادعایی کند، این فقط مکر و فریب است. امیر از خدا می‌خواهد که او را از این دشمن نجات دهد و می‌گوید اگر فصل دیگری در او بدمد، این راه‌زن نمی‌تواند چیزی از او بدزدد.
رده سنی: 15+ این متن دارای مفاهیم عمیق اخلاقی و مذهبی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از زبان و اصطلاحات قدیمی ممکن است برای خوانندگان جوان دشوار باشد.

بخش ۶۷ - عنف کردن معاویه با ابلیس

گفت امیر ای راهْ‌زَن حُجَّت مگو
مَر تو را رَهْ نیست در من، رَهْ مَجو

رَهْ‌زَنیّ و من غریب و تاجرم
هر لباساتی که آری، کِی خَرَم؟

گِردِ رَخْتِ من مَگَرد از کافِری
تو نه‌یی رَخْتِ کسی را مُشتری

مُشتری نَبْوَد کسی را راهْ‌زَن
وَرْ نِمایَد مُشتری، مَکْر است و فَن

تا چه دارد این حَسود اَنْدَر کَدو
ای خدا فریادْ ما را زین عَدو

گَر یکی فَصْلی دِگَر در من دَمَد
دَررُبایَد از من این رَهْ‌زَن نَمَد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۶۶ - باز جواب گفتن ابلیس معاویه را
گوهر بعدی:بخش ۶۸ - نالیدن معاویه به حضرت حق تعالی از ابلیس و نصرت خواستن
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.