هوش مصنوعی: در این متن، کنگ زفتی کودکی را می‌یابد که از ترس او زرد شده و نزدیک به مرگ است. کنگ به کودک اطمینان می‌دهد که او را امان خواهد داد و از او می‌خواهد که بر او سوار شود. سپس به توصیف ظاهر و باطن برخی افراد می‌پرد که ظاهری انسانی اما باطنی شیطانی دارند. در ادامه، به تمثیل دهل و روباه اشاره می‌کند که روباهان از صدای دهل می‌ترسند و عاقلانه است که دهل را به اندازه‌ای بزنند که باعث ترس نشود.
رده سنی: 12+ این متن دارای مفاهیم تمثیلی و اخلاقی است که برای درک کامل آن، خواننده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، استفاده از واژگان و ساختارهای ادبی قدیمی ممکن است برای کودکان زیر 12 سال دشوار باشد.

بخش ۹۰ - ترسیدن کودک از آن شخص صاحب جثه و گفتن آن شخص کی ای کودک مترس کی من نامردم

کِنْگِ زَفْتی کودکی را یافت فَرد
زَرد شُد کودک زِ بیمِ قَصْدِ مَرد

گفت ایمِن باش ای زیبایِ من
که تو خواهی بود بر بالایِ من

من اگر هولَم، مُخَنَّث دان مرا
هَمچو اُشتُر بَرنِشین، میران مرا

صورتِ مَردان و مَعنی این چُنین
از بُرونْ آدم، دَرونْ دیوِ لَعین

آن دُهُل را مانی ای زَفْتِ چو عاد
که بَرو آن شاخ را می‌کوفت باد

روبَهی اِشْکارِ خود را باد داد
بَهرِ طَبْلی هَمچو خیکِ پُر زِ باد

چون ندید اَنْدَر دُهُل او فَربَهی
گفت خوکی بِهْ ازین خیکِ تَهی

روبَهان تَرسَند زآوازِ دُهُل
عاقِلَش چندان زَنَد که لا تَقُل
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۸۹ - قصهٔ جوحی و آن کودک کی پیش جنازهٔ پدر خویش نوحه می‌کرد
گوهر بعدی:بخش ۹۱ - قصهٔ تیراندازی و ترسیدن او از سواری کی در بیشه می‌رفت
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.