هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از درد عشق و هجران معشوق می‌گوید و از رنج‌هایی که در این راه متحمل شده است. او از دل‌های زخم‌خورده، گل‌های ناشکفته و جادوی لب‌های معشوق سخن می‌گوید و بیان می‌کند که وجودش بدون معشوق تهی است.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند درد و رنج عشق نیاز به بلوغ عاطفی دارد.

شمارهٔ ۳۶

از خار جفای بت پیمان شکن ما
یک سینهٔ چاک است چو گل، پیرهن ما

در هجر تو، هر پارهٔ دل محشر داغی ست
یک غنچهٔ نشکفته ندارد چمن ما

گویا لب لعل تو دمیده ست فسونی
در گوش نی خامهٔ شیرین سخن ما

در پیش تو هر لحظه به صد رنگ برآرد
بی ساختگی های تو را ساختن ما

کو جذبهٔ معشوق که یکباره کند گم
از صفحهٔ هستی، رقم ما و من ما؟

دام نوی از حلقهٔ خط، حسن فرو چید
زنار دگر داد به ما برهمن ما

در خلوت و کثرت ز تو گفتیم و شنودیم
خالی نبود از تو دمی، انجمن ما

از جوش خط سبز، حزین آن لب میگون
خار عجبی ریخته در پیرهن ما
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.