هوش مصنوعی: این متن یک شعر عرفانی و عاشقانه است که در آن شاعر از خداوند درخواست تسلی دل‌های امیدواران، آشتی و الفت بین بی‌قراران، و التیام دردهای دیرینه را می‌کند. او از عشق، رنج‌های عاشقانه، و رابطه‌ی عمیق بین عاشق و معشوق سخن می‌گوید و از مفاهیمی مانند صبر، تسلیم، و سلوک در راه عشق استفاده می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و استعاره‌های به‌کار رفته نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد.

شمارهٔ ۵۱

خداوندا تسلی کن، دل امّیدواران را
به الفت آشتی ده، آن قرار بی قراران را

غم دیرینه دارد الفتی با چشم گریانم
شراب کهنه مشتاق است، ابر نو بهاران را

نمک پروردهٔ عشقیم اوا داربم از لبت شوری
به مرهم آشنایی نیست، داغ دلفگاران را

سلوکم در طریق عشق با یاران به آن ماند
که مور لنگ همراهی کند، چابک سواران را

گریبان چاک باشد دلق ما تردامنان تا کی؟
به می آلوده گردان، خرقهٔ پرهیزگاران را

دل عاجز، حریف ترک چشمت کی تواند شد؟
به خون غلتانده مژگانت، صف خنجرگذاران را

حزین آسودگی صورت نبندد با سخن سنجی
کمند از ییچ و تاب خود بود، معنی شکاران را
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.