هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و غمگین است که از عشق، جدایی، درد و شوریدگی سخن می‌گوید. شاعر از تشنگی به دیدار معشوق، زخم‌های عشق، سکوت در غم، و اشک‌های بی‌پایان می‌گوید. تصاویری مانند نرگس مست، شکرخندهٔ یار، و شمع مزار به فضای عاشقانه و حزن‌آلود شعر عمق می‌بخشند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاطفی عمیق و گاهی پیچیده است که درک آن برای مخاطبان کم‌سن‌وسال دشوار خواهد بود. همچنین، برخی از تصاویر مانند 'زخم نمکستان' و 'خون شکار' ممکن است برای کودکان نامناسب باشد.

شمارهٔ ۱۵۹

تا تشنه به خون، نرگس مستانه ی یار است
اندیشهٔ شیرینی جان، خواب و خمار است

در عشق حلال است مرا چاشنی شور
زخمم نمکستان شکر خندهٔ یار است

از قحط سخن سنج به لب مهر خموشی است
زین مرده دلان خامه ی امنا شمع مزار است

بر هم نزنم چشم به شبهای جدایی
صد شیشه ز پرگالهٔ دل بر مژه بار است

گل می کند از شرم، نهان دست نگاربن
تا پنجه ی مژگان تو در خون شکار است

غمخانهٔ دل بی تو چرا تیره نباشد؟
کارش همه، با روزنه ی دیده ی تار است

شمعی چو تو در انجمن عشق، حزین نیست
هر چشم زدن اشک تو با آه دچار است
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.