هوش مصنوعی: این متن شعری است که از درد فراق و ناامیدی سخن می‌گوید. شاعر از گریه‌های بی‌ثمر، آه‌های بی‌اثر، وعده‌های ناکام و شب‌های بی‌سحر می‌نالد. او از جست‌وجوی راهنما و درمانی برای دل‌های شکسته می‌گوید، اما هیچ راه حلی پیدا نمی‌کند. در نهایت، از دست دادن دل و دین در نگاه اول و بی‌ثمر بودن نگاه‌ها سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، لحن غمگین و ناامیدانه‌ی شعر ممکن است برای سنین پایین مناسب نباشد.

شمارهٔ ۲۱۳

نخلم از گریه در آب است و ثمر پیدا نیست
تا فلک آتش آه است و اثر پیدا نیست

وعده دل را به دعاهای سحر می‌دادم
وه چه سازم که شب هجر، سحر پیدا نیست

خط اگر بود، دلم پی به دهانش می‌برد
خضر راه من تفسیده جگر پیدا نیست

موشکافان جهان در تب و تابند تمام
در خم زلف تو آن موی کمر پیدا نیست

دل و دین رفت در اوّل نگه از دست حزین
به کجا تا بکشد کار نظر، پیدا نیست
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۱۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۱۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.