هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی، با استفاده از تصاویر و استعاره‌های زیبا، به بیان بی‌نیازی از ظواهر و تأکید بر عشق حقیقی می‌پردازد. شاعر با اشاره به مفاهیمی مانند شراب، کباب دل، خورشید حشر، و تیغ برهنه، نشان می‌دهد که عشق واقعی نیازی به وسایل و ظواهر دنیوی ندارد و زیبایی حقیقت بی‌نیاز از هر پوشش است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از استعاره‌ها مانند شراب و تیغ ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامناسب یا گمراه‌کننده باشد.

شمارهٔ ۲۱۵

با مستی غمت به شراب احتیاج نیست
با این دل برشته کباب احتیاج نیست

کو دیده ای که تاب جمال تو آورد؟
خورشید حشر را به نقاب احتیاج نیست

تیغ برهنه، ناز نگهبان نمی کشد
حسن غیور را به حجاب احتیاج نیست

مگذار مصحف دل صد پاره در بغل
تعلیم عشق را به کتاب احتیاج نیست

صوفی چه طرح بندد از احسان میفروش؟
در خشکسال زهد ، به آب احتیاج نیست

از جوشش عرق شود افسرده برگ گل
رخسارهٔ تو را به گلاب احتیاج نیست

کارم به یک تغافل دزدیده کن تمام
درکشتنم، به تیغ عتاب احتیاج نیست

نااهل را به رشحهٔ کلکم حزین چه کار؟
این شوره خاک را، به سحاب احتیاج نیست
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۱۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۱۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.