هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که در آن شاعر از عشق الهی و دنیا به عنوان میخانه‌ای یاد می‌کند که همه چیز در آن جلوه‌گاه معشوق است. او از دیوانگی عشق، زیبایی معشوق و تأثیر عمیق آن بر دل‌ها سخن می‌گوید و از مفاهیمی مانند کعبه و بتخانه برای بیان جنبه‌های مختلف عشق استفاده می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و استعاره‌های پیچیده است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی نیاز دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم یا سنگین باشد.

شمارهٔ ۲۱۶

می عشق است که عالم همه میخانهٔ اوست
خرد پیر، خراباتی دیوانهٔ اوست

همه جا جلوه گه لیلی صحرایی ماست
هر کجا چشم غزالیست سیه خانهٔ اوست

یارب آن لعل شکرخا همه جا نوشش باد
خون ما بی گنهانی که به پیمانهٔ اوست

حیرت افزا صنمی،کز دل ما برده قرار
کعبه هم سنگ نشان ره بتخانهٔ اوست

از من بی سر و پا، چشم مدارید شکیب
دل خراب نگه نرگس مستانهٔ اوست

این چه نوریست که از طور تجلَیست بلند؟
شمع جانهای مقدَس، همه پروانهٔ اوست

جز حدیث سر زلفش نکند یاد، حزین
شب نشینان همه را گوش بر افسانهٔ اوست
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۱۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۱۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.