۱۳۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۸۴

ای نگاه تو پی غارت دلها گستاخ
غمزهٔ شوخ تو، با مومن و ترسا گستاخ

شرم حسن تو به حدّی ست که با اینهمه شوق
نگشوده ست کسی چشم تماشا گستاخ

شیشه های دل ارباب وفا ریخته است
به سر کوی محبت، ننهی پا گستاخ

شمع را بال و پر مرغ نظر سوخته است
نتوان دید در آن چهرهٔ زیبا گستاخ

نقد یوسف صفتان، قلب زبونیست حزین
من کیم تا کنم اندیشهٔ سودا گستاخ؟
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۸۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۸۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.