هوش مصنوعی: این شعر به توصیف نگاه و غمزه‌های جذاب و گستاخانه‌ی معشوق می‌پردازد که دل‌ها را می‌رباید و حتی مومنان و ترسایان را تحت تأثیر قرار می‌دهد. شاعر از شرم و زیبایی معشوق سخن می‌گوید که کسی جرأت تماشای آن را ندارد. همچنین، اشاره‌ای به تأثیرات عشق و محبت بر دل‌های وفادار و سوختن شمع وجود در برابر زیبایی معشوق دارد. در پایان، شاعر خود را در برابر این عشق ناتوان می‌بیند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه‌ی عمیق و استفاده از استعاره‌های ادبی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند 'غارت دلها' و 'سوختن شمع وجود' نیاز به سطحی از بلوغ فکری برای درک دارند.

شمارهٔ ۲۸۴

ای نگاه تو پی غارت دلها گستاخ
غمزهٔ شوخ تو، با مومن و ترسا گستاخ

شرم حسن تو به حدّی ست که با اینهمه شوق
نگشوده ست کسی چشم تماشا گستاخ

شیشه های دل ارباب وفا ریخته است
به سر کوی محبت، ننهی پا گستاخ

شمع را بال و پر مرغ نظر سوخته است
نتوان دید در آن چهرهٔ زیبا گستاخ

نقد یوسف صفتان، قلب زبونیست حزین
من کیم تا کنم اندیشهٔ سودا گستاخ؟
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۸۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۸۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.