۱۳۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۸۳

صور قیامت دمید، نالهء مرغان صبح
پردهٔ دل ها درید، چاک گریبان صبح

عاشق بیدار یافت دولت دیدار را
دیدهٔ بیدار برد، فیض گلستان صبح

چون دم عیسی دهد، مرده دلان را حیات
مطلع صبح آیتی ست، آمده در شأن صبح

ظلمت شبها بلاست، عاشق مهجور را
زنگ ز دلها برد، چهرهٔ تابان صبح

درد جدایی بلاست، گر همه یک ساعت است
شمع شبستان گداخت از تف هجران صبح

زیب جبین ساخته، طرّهٔ شب رنگ را
ریخته آن مه لقا، مشک به دامان صبح

با دل چاک حزین ، صبح چها می کند؟!
شور قیامت بود چاشنی خوان صبح
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۸۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۸۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.