هوش مصنوعی:
این شعر از جامی بیانگر جامعهای است که در آن ارزشهای انسانی مانند مهر و وفا به جور و جفا تبدیل شدهاند. شاعر از وضعیت ناعادلانه و فساد در جامعه انتقاد میکند و اشاره میکند که حتی مقدسات و ارزشهای والا نیز به قیمت ناچیز فروخته میشوند. او از تبعیض و نابرابری اجتماعی و فروختن شرافت و عزت در برابر چیزهای بیارزش شکایت دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم انتقادی و اجتماعی پیچیده است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آگاهی از مسائل اجتماعی دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و اصطلاحات ادبی ممکن است برای خوانندگان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۳۴۵
درکشوری که مهر و وفا می فروختند
خوبان، متاع جور و جفا می فروختند
در بیعگاه خنجر ناز نگاه او
جان، قدسیان به نرخ گیا می فروختند
من زان ولایتم که به یک جو نمی خرید
شاهنشهی اگر به گدا می فروختند
ننگ آیدش وگر نه مکرر به التماس
دولت به رند بیسر وپا می فروختند
خواری کشان کوی خرابات از غرور
چین جبین به بال هما می فروختند
گل می دمید یکسر ازین دشت آتشین
خاری اگر به آبله پا می فروختند
دون همّتان سفله شعار جهان حزین
ما را چه می شدی که به ما می فروختند؟
خوبان، متاع جور و جفا می فروختند
در بیعگاه خنجر ناز نگاه او
جان، قدسیان به نرخ گیا می فروختند
من زان ولایتم که به یک جو نمی خرید
شاهنشهی اگر به گدا می فروختند
ننگ آیدش وگر نه مکرر به التماس
دولت به رند بیسر وپا می فروختند
خواری کشان کوی خرابات از غرور
چین جبین به بال هما می فروختند
گل می دمید یکسر ازین دشت آتشین
خاری اگر به آبله پا می فروختند
دون همّتان سفله شعار جهان حزین
ما را چه می شدی که به ما می فروختند؟
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۴۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۴۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.