هوش مصنوعی: این شعر از حزین لاهیجی، شاعر ایرانی، به موضوعاتی مانند عشق، شراب، طبیعت و رنج‌های عاشقانه می‌پردازد. شاعر از تأثیرات عمیق عشق و شراب بر روح و روان انسان سخن می‌گوید و با استفاده از تصاویر طبیعی مانند باغ، بلبل و لاله، احساسات خود را بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعاره‌هایی مانند شراب است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامناسب یا نامفهوم باشد. همچنین، درک کامل این شعر نیاز به آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی دارد.

شمارهٔ ۳۴۹

حریف عیش جهان بی دماغ می ماند
پیاله می رود از دست و داغ می ماند

چنین که عشق زند ره، فقیه و زاهد را
کدام مرد، به کنج فراغ می ماند

ز خوی آتش عشق غیور، بوالعجب است
که آشیانهٔ بلبل به باغ، می ماند

چنان ز زلف تو آشفته است خاطر من
که بوی نافه به موی دماغ می ماند

به سفله، عالم افسرده، باد ارزانی
خزان چو گشت، گلستان به زاغ می ماند

چو آمدی ز رخت باغ سرخ رو گردید
ز رفتنت به کف لاله، داغ می ماند

من از حریص شرابی، کفم تهی ست حزین
خوش آنکه درد مِی اش در ایاغ می ماند
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۴۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۵۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.