هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و غمگین است که در آن شاعر از درد فراق و عشق ناکام سخن می‌گوید. او از احساسات عمیق خود مانند اشک، آتش دل، و رنج هجران می‌گوید و از عناصری مانند طبیعت (نسیم، چمن، مرغ) برای بیان حالات درونی خود استفاده می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاطفی عمیق و غمگین است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد. همچنین، درک کامل آن نیاز به آشنایی با اصطلاحات و استعاره‌های ادبی دارد که معمولاً در سنین بالاتر حاصل می‌شود.

شمارهٔ ۳۷۱

ساغر نزنم تا بتوان خون جگر زد
بر سر نزنم گل، چو توان دست به سر زد

گویا به چمن تند وزیده ست نسیمی
این مرغ گرفتار صفیری به اثر زد

پرداخته بودم ز سواد دو جهان چشم
آن طره ی طرار ، مرا راه نظر زد

بازوی شکارافکن آن غمزه بنازم
تیرش اگر از سینه خطا شد به جگر زد

بنواخت مرا آن لب شیرین به پیامی
صد غوطه فزون تلخی جانم به شکر زد

جانا به نظر خرد مبین دانهٔ اشکم
آتش به جهانی شود از نیم شرر زد

می سوخت حزین را، مژه در راه تو چون شمع
آتش شب هجران تو در دیدهٔ تر زد
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۷۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۷۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.