هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر با استفاده از تصاویر و استعاره‌های زیبا، عشق و شیفتگی خود را به معشوق بیان می‌کند. او از عناصری مانند میخانه، ابرو، زلف، و طبیعت برای توصیف احساسات خود استفاده می‌کند.
رده سنی: 16+ متن حاوی مضامین عرفانی و عاشقانه پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و مفاهیم به سطحی از بلوغ فکری نیاز دارند.

شمارهٔ ۳۸۲

طاق میخانهٔ مستان خم ابروی تو بود
صاف پیمانهٔ عرفان، رخ نیکوی تو بود

خسرویها به هوایت دل مسکینم کرد
گنج بادآور من خاک سر کوی تو بود

صبح دیوانه ی آن چاک گریبان می گشت
شب سیه مست خیال خط هندوی تو بود

دلبران در خم زلف تو گرفتار شدند
آفت شیر شکاران، شکن موی تو بود

کار آشفته دلان، راست به ایمای تو شد
شب که محراب دعا قبلهٔ ابروی تو بود

نشئه در طینت می چشم فسون سازت ریخت
ساقی میکده ها نرگس جادوی تو بود

سرو قدّان همه در سایهٔ دیوار تُواند
چشم آهو نگهان محو سگ کوی تو بود

شیشه بودیم که صهبای تو بیرون زد رنگ
دیده بودیم که همراه صبا بوی تو بود

شب که در بتکده نالیدی از اخلاص حزین
حق پرستان همه را گوش به یاهوی تو بود
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۸۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۸۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.