هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه از حزین لاهیجی، عشق و درد ناشی از آن را توصیف می‌کند. شاعر از تأثیر عمیق عشق بر دل و روح خود می‌گوید و از رنج دوری و غربت یاد می‌کند. همچنین، او از پاک شدن از آلودگی‌های دنیوی به برکت عشق سخن می‌گوید و در نهایت، از ناامیدی در درمان درد عشق و پیری خود شکوه می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند درد عشق و پیری نیاز به بلوغ فکری برای درک کامل دارند.

شمارهٔ ۴۶۸

عشق تو که صد برهمن از کیش برآورد
آتش شد و دودم ز دل ریش برآورد

جا در دل تأثیر کند تا لب سوفار
هر ناوک آهی که دل از کیش برآورد

غم یار غریبی ست که دور از وطنان را
بُبرید ز بیگانه و از خویش برآورد

ممنون گرفتاری عشقیم که ما را
از ننگ دل عافیت اندیش برآورد

ز آلایش هستی شده ام پاک که عشقت
صد بار ز ننگ خودیم بیش برآورد

گر چشم تو بیمار بود وآن مژه فصّاد
پس خون دلم را ز چه با نیش برآورد؟

کی چارهٔ دردم شود از وصل که امروز
من پیرم و آن تازه جوان ریش برآورد؟

جام نگهی زد ره تقوای حزین را
مینای می از خرقهٔ درویش برآورد
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۶۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۶۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.