هوش مصنوعی: این غزل به موضوعاتی مانند عشق، رنج‌های عاشقانه، نیاز به رهایی از خود برای وصال، و اهمیت موسیقی و شراب در تجربه‌های عرفانی می‌پردازد. شاعر از زبان نمادین و تصاویر شاعرانه برای بیان احساسات عمیق استفاده می‌کند.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عرفانی و نمادین است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، اشاره‌های غیرمستقیم به مصرف شراب و مفاهیم عاشقانه نیاز به درک بالاتری از ادبیات و فرهنگ دارد.

شمارهٔ ۴۷۰

از حرف سست توبه، لب را گزید باید
گر لب نمی کشد می، حسرت کشید باید

در عشق ناخوش و خوش شوریدگان بدانند
مطرب دم رسایی در نی دمید باید

شاید دهد دلش را با دوست آشنایی
در خانقاه صوفی، یک خم نبید باید

آشفته روزگارم، جایی قرار من نیست
بزمی که با حریفان، گفت و شنید باید

با آفتاب می زد، از یک پیاله شبنم
گر ذوق وصل داری، از خود برید باید

زلف سیه برافشان، شب را به مشک تر گیر
طرف نقاب بگشا،گر صبح عید باید

عشرت به کام خواهی، آیینه را به برگیر
عیش مدام خواهی، لب را مکید باید

این آن غزل که گفته پیش از حزین سنایی
این طرز گفتگو را از وی شنید باید
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۶۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۷۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.