هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از معشوق خود به عنوان منبع الهام و حیات یاد می‌کند. او از تأثیرات معشوق بر طبیعت و زندگی خود سخن می‌گوید و احساسات عمیق خود را بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۴۸۷

آب و رنگی به چمن فیض گلستان تو داد
غنچه را جام شکفتن، لب خندان تو داد

بامدادان نکنم پاره گریبان، چه کنم؟
سینه ی صبح نشانی ز گریبان تو داد

عمرها در طلب چشمهٔ حیوان بودم
خضر شد خط و سراغم به زنخدان تو داد

خنده بر صبح زدی عشرت هر روزهٔ من
سر به جانم غم عالم، شب هجران تو داد

کرده سرمست زلالی می ریحانی تو
نم فیضی به سفالم خط ریحان تو داد

شور سودا به سرم زلف پریشان تو ریخت
پیچ و تابی به سرم ، طرّه پیچان تو داد

می دمد از قلمت صور سرافیل حزین
محشر، آشوب خود امروز به دیوان تو داد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۸۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۸۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.