هوش مصنوعی: این متن شعری است که از آمدن بهار و تغییرات طبیعت سخن می‌گوید. شاعر با توصیف نسیم بهاری، رقص گل‌ها و درختان، و بوی می، فضایی شاد و روح‌نواز را ترسیم می‌کند. همچنین، اشاره‌ای به زاهد و صوفی دارد و از دوری از ریا و سالوس سخن می‌گوید. در پایان، از ناپدید شدن ابرهای بهاری و جست‌وجوی دردانهٔ دل یاد می‌کند.
رده سنی: 15+ متن دارای مفاهیم عرفانی و استعاری است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سال قابل درک نباشد. همچنین، اشاره‌ای به «بوی می» دارد که ممکن است برای گروه‌های سنی پایین مناسب نباشد.

شمارهٔ ۴۹۱

نسیم حالت آور، پای کوبان، تردماغ آمد
به دل ها ذوق دست افشانی گل های باغ آمد

کدوی خشک زاهد را، دماغ از بوی می تر شد
بحمدالله که آب رفته، ما را در ایاغ آمد

رگ برق قدح، ره می زند خلوت گزینان را
بشارت، زاهد گم کرده ایمان را چراغ آمد

بیا صوفی ببین وجد گل و رقص درختان را
برآ از خرقهٔ سالوس زاهد، فصل باغ آمد

حزین ، از قطره ریزی تا نمانده ست ابر آذاری
مگر دردانهٔ دل را توانی در سراغ آمد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۹۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۹۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.