هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از حزین لاهیجی، به موضوعاتی مانند عشق، وفاداری، رنج عاشق، و ناپایداری دنیا میپردازد. شاعر از یار وفادار، کرشمههای آشنا، و پیمانهای شکسته سخن میگوید و درد عشق را به تصویر میکشد. همچنین، اشاراتی به مفاهیمی مانند عزلت، فلک، و دنیای ناپایدار دارد.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مضامین عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند رنج عشق و ناپایداری دنیا نیاز به بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۵۱۵
خوش آنکه یار، کله گوشهٔ وفا شکند
صف کرشمه، نگه های آشنا شکند
به دیر و کعبه نماند درست پیمانی
به دوش و بر اگر آن طرّهٔ دوتا شکند
شکسته رنگی عشقم رسیده تا جایی
که شرم چهرهٔ من، رنگ کهربا شکند
برآورد به تماشا، سر از دریچه مهر
چو من به دامن عزلت کسی که پا شکند
کمال دولتم از عشق گشته سکّه به زر
ز رنگ کاهی من، نرخ کیمیا شکند
به چاره عقدهٔ دل در میان منه ترسم
که مفت، ناخن فکر گره گشا شکند
فلک به دردکشان، سنگ فتنه می بارد
دنی چو مست شود کاسهٔ گدا شکند
چنین که می نگرم خون عالمیست هدر
رواج جور تو، بازار خون بها شکند
رخ فرنگ تو ایمان به رو نماگیرد
شراب رنگ تو ناموس پارسا شکند
خموشی تو از آن شکوه خوشتر است حزین
که زلف آه تو را بخت نارسا شکند
صف کرشمه، نگه های آشنا شکند
به دیر و کعبه نماند درست پیمانی
به دوش و بر اگر آن طرّهٔ دوتا شکند
شکسته رنگی عشقم رسیده تا جایی
که شرم چهرهٔ من، رنگ کهربا شکند
برآورد به تماشا، سر از دریچه مهر
چو من به دامن عزلت کسی که پا شکند
کمال دولتم از عشق گشته سکّه به زر
ز رنگ کاهی من، نرخ کیمیا شکند
به چاره عقدهٔ دل در میان منه ترسم
که مفت، ناخن فکر گره گشا شکند
فلک به دردکشان، سنگ فتنه می بارد
دنی چو مست شود کاسهٔ گدا شکند
چنین که می نگرم خون عالمیست هدر
رواج جور تو، بازار خون بها شکند
رخ فرنگ تو ایمان به رو نماگیرد
شراب رنگ تو ناموس پارسا شکند
خموشی تو از آن شکوه خوشتر است حزین
که زلف آه تو را بخت نارسا شکند
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۱۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۱۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.