۱۵۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۴۸

صبح از اثر چغانه برخیز
سرمست می شبانه برخیز

عمری ست نشسته ام به راهت
با جلوه عاشقانه برخیز

جان راست هوای وصل جانان
ای تن، تو ازین میانه برخیز

دامی به زمین فکنده زلفش
ای بلبل از آشیانه برخیز

صد تیر ملامت از کمان جست
ای دل ز پی نشانه برخیز

تا پای خم آمدیم ساقی
با همّت خسروانه برخیز

باید برخاست از سر جان
بگذار حزین بهانه، برخیز
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۴۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۴۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.