هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات عاشقانه و درد دوری از معشوق می‌پردازد. شاعر از بی‌معنایی لذت‌های دنیوی بدون حضور یار سخن می‌گوید و گلستان، کاروان و دیگر نمادهای زیبایی را بدون دیدن جمال معشوق بی‌ارزش می‌داند. همچنین، او از رنج دل شکسته و بی‌قراری دوری از وطن و آشیانه می‌نالد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های ادبی و زبان شعر کلاسیک نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۵۸۸

عشاق را ز سیر گل و ارغوان چه حظ؟
بی جلوه جمال تو از گلستان چه حظ؟

دور از وصال یار چه لذت ز روزگار؟
بی یوسف از مرافقت کاروان چه حظ؟

از سیرگل به دیده خلد خار بی رخت
دور از قدت ز جلوهٔ سرو روان چه حظ؟

ما لذتی ز خلوت و کثرت نمی بریم
از خود گذشته را ز کنار و میان چه حظ؟

عیش وطن چه کار کند با دل حزین ؟
مرغ شکسته بال مرا ز آشیان چه حظ؟
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۸۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۸۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.