هوش مصنوعی: شاعر از مغان (رهبر معنوی) می‌خواهد تا با آوردن چنگ و دف، جان او را از غم رها کند. او از موسیقی و سماع به عنوان راهی برای رسیدن به حالتی روحانی و عاشقانه یاد می‌کند و از زیبایی‌های طبیعت مانند گلستان، بلبلان، نرگس و لاله سخن می‌گوید. همچنین، او مخالفت واعظان شهر با سماع صوفیان را نادیده می‌گیرد و بر عشق و حالات عارفانه تأکید دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به مستی و حالات روحانی ممکن است نیاز به بلوغ فکری برای درک صحیح داشته باشد.

شمارهٔ ۵۹۶

ای سر و سرور مغان، خیز و بیار چنگ و دف
جان مرا ز غم رهان، خیز و بیار چنگ و دف

مطرب عاشقان بزن راه حجاز، تا کنم
چهره ز اشک، ارغوان، خیز و بیار چنگ و دف

کرده سرود بلبلان، مست و خراب، گلستان
نرگس و لاله سرخوشان، خیز و بیار چنگ و دف

واعظ شهر اگر کند منع سماع صوفیان
نیست گنه به عاشقان، خیز و بیار، چنگ و دف

دیده به روی دلستان تا کنم آشنا، حزین
چند حجاب این و آن؟ خیز و بیار چنگ و دف
وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۹۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۹۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.