هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی بیانگر درد و رنج شاعر از دوری معشوق و سوختن در آتش عشق اوست. شاعر از حسرت دیدار، سوختن در فراق و فداکاری در راه عشق سخن میگوید و از معشوق میخواهد که پردهها را کنار زده و ظهور کند.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه و استفاده از استعارههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند درد و رنج عشق نیاز به بلوغ عاطفی دارد.
شمارهٔ ۶۳۵
موسی صفت به داغ ظهور تو سوختیم
نزدیکی و ز آتش دور تو سوختیم
برخاست از میان تو و من حجاب تن
این خرقه را به نذر حضور تو سوختیم
وقت است اگر به جلوه شبم را سحر کنی
عمری، چراغ دیده، به طور تو سوختیم
ای روزگار، عیش و غمت را اثر یکیست
چون شمع، تن به ماتم و سور تو سوختیم
آبی بر آتش دل سوزان نمی زنی
ای ساقی بلا، ز غرور تو سوختیم
با خاکسار خود همه نازی و سرکشی
ای شعله خو، ز طبع غیور تو سوختیم
از من بگو به آن صنم سرگران حزین
خورشید من، ز آتش دور تو سوختیم
نزدیکی و ز آتش دور تو سوختیم
برخاست از میان تو و من حجاب تن
این خرقه را به نذر حضور تو سوختیم
وقت است اگر به جلوه شبم را سحر کنی
عمری، چراغ دیده، به طور تو سوختیم
ای روزگار، عیش و غمت را اثر یکیست
چون شمع، تن به ماتم و سور تو سوختیم
آبی بر آتش دل سوزان نمی زنی
ای ساقی بلا، ز غرور تو سوختیم
با خاکسار خود همه نازی و سرکشی
ای شعله خو، ز طبع غیور تو سوختیم
از من بگو به آن صنم سرگران حزین
خورشید من، ز آتش دور تو سوختیم
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۳۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۳۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.