۱۱۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۶۶۵

در هجر تو تا چند من زار بگریم
خونین جگر، از حسرت دیدار بگریم

چون شمع در آتش مژه ام خشک نگردد
فرض است که بر روز، شب تار بگریم

حکم غم عشق است که چون ابر بهاران
در آرزوی آن گل رخسار بگریم

تا چند پریشان به هوای سر زلفت
سودا زده، درکوچه و بازار بگریم؟

با لعل شکرخند درآ، از در یاری
مگذار به کام دل اغیار بگریم

شرط است که گر دست دهد دامن وصلت
لب بندم و در پیش تو بسیار بگریم

تیر از کمان به من اندازد
بگذارکه بر سبحه و زنار بگریم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۶۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۶۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.