هوش مصنوعی: این شعر از حسرت و دلتنگی نسبت به یار و پیمان‌های فراموش شده سخن می‌گوید. شاعر از بی‌پاسخی نامه‌ها، فراموشی، حیرت، و دل‌شکستگی می‌نالد و از بیان درد خود در قالب کلمات ناتوان است. همچنین، اشاره‌هایی به جنون، عشق، و ویرانی دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عاطفی مانند دل‌شکستگی، حسرت، و جنون است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک یا مناسب نباشد. همچنین، زبان و سبک شعر کلاسیک نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۶۹۱

ما شکوه از آن زلف پریشان چه نویسیم؟
این قصه دراز است به یاران چه نویسیم؟

حیرت زدهٔ نامهٔ سر در گم خویشیم
شد نام فراموش، به پایان چه نویسیم؟

مضمون چو بود شوخ، دل سنگ خراشد
ما شرح جگر کاوی مژگان چه نویسیم؟

صد نامه نوشتیم و نخواندیم جوابی
ای عهد فراموش، ز پیمان چه نویسیم؟

خواهیم به نامت نظر غیر نیفتد
از رشک ندانیم به عنوان چه نویسیم؟

ما مشق جنون کردهٔ این دامن دشتیم
از ابجد طفلانهٔ یونان چه نویسیم؟

سامان سخن کو، دل ویران حزین را؟
بغداد خراب است به سلطان چه نویسیم؟
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۹۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۹۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.