هوش مصنوعی: شاعر در این متن از رنج‌ها و غم‌های خود می‌گوید و بیان می‌کند که چگونه با وجود دردها، سعی در پنهان کردن آن‌ها داشته است. او از زندگی گدایانه و بی‌اعتنایی به نعمت‌های دنیوی سخن می‌گوید و با اشاره به می‌نوشی و خرابات، به نوعی رهایی از قید و بندهای دنیوی اشاره می‌کند. در نهایت، او از شستشوی دلق آلوده خود از زهد خشک سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عرفانی و غم‌انگیز است و ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین اشاره‌هایی به می‌نوشی و خرابات دارد که مناسب سنین بالاتر است.

شمارهٔ ۶۹۰

در غمت ترک گفتگو کردم
دهن زخم را رفو کردم

هر چه می گفت از غمت شد راست
با تو دل را چو روبه رو کردم

من گدای در خراباتم
هر چه دادند در کدو کردم

سیر چشمم ز نعمت دو جهان
خاک در چشم آرزو کردم

مغزم آشفته تر شد از دستار
دهن شیشه را چو بوکردم

مجلس باده شاهدی می خواست
دست درگردن سبوکردم

به می از لوث زهد خشک حزین
دلق آلوده شستشو کردم
وزن: مفعول مفاعلن مفاعیلن (هزج مسدس اخرب مقبوض)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۸۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۹۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.