هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و رنج‌های ناشی از آن سخن می‌گوید. او از تلاش‌های بی‌ثمرش برای جلب توجه معشوق، ناله‌های بی‌اثر، و تبدیل رنج‌ها به هنر و نوشته‌های شاعرانه می‌گوید. همچنین، به موضوعاتی مانند ریا، زهد دروغین، و بیداری از غفلت اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و اجتماعی است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از اشارات انتقادی مانند تزویر و ریا ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

شمارهٔ ۷۰۰

به دست آمد مرا تا زلف او، تدبیرها کردم
ز دوری تا به یادش آمدم شبگیرها کردم

به سنگ آمد خدنگ نالهٔ من از دل سختش
به خارا گر ز آه آتشین تأثیرها کردم

سواد خامهٔ من صرف این غافل نهادان شد
جواهر سرمه ای در چشم این تصویرها کردم

شکار زهد در فتراک سعی آسان نمی آید
کمند سبحه را در گردن تزویرها کردم

تن خارا نهادم، تیغ را داندانه می سازد
چها از سخت جانی با دم شمشیرها کردم

چو دیدم بر نمی تابد رخ من گرد درها را
غبار آستان خویش را اکسیرها کردم

حزین از مستی غفلت کشیدم جام هشیاری
پریشان خوابی اعمال را تعبیرها کردم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۹۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۰۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.