هوش مصنوعی: شاعر در این متن از رنج‌های زندگی، ناامیدی و بی‌ثمری تلاش‌هایش می‌گوید. او از روزی آرزو می‌کند که از این محنت‌ها رها شود و به آرامش برسد. همچنین، از بی‌فایده بودن تلاش‌هایش در راه عشق و دین سخن می‌گوید و از رسوایی و پریشانی روحش می‌نالد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن برای مخاطبان کم‌سن‌وسال دشوار است. همچنین، لحن غمگین و ناامیدانه‌ی شعر ممکن است برای کودکان و نوجوانان مناسب نباشد.

شمارهٔ ۷۰۹

ز بستر تا به کی پهلو پی تسکین بگردانم
خوشا روزی کزین محنت سرا بالین بگردانم

ندارد حاصلی، دیدیم فصل زندگانی را
چوگل تا چند اوراق دل خونین بگردانم؟

در آتش افکنم از باده، کشکول گدایی را
به درها تا به کی این کاسهٔ چوبین بگردانم؟

ز مستوری پریشان خاطرم کو شور رسوایی
که دل در شهر بند طرّهٔ مشکین بگردانم؟

حزین در خرقهٔ سالوس آتش می زنم، تاکی
به امّید خریداران متاع دین بگردانم؟
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۰۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۱۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.