هوش مصنوعی:
این شعر بیانگر عشق و وفاداری بیقید و شرط به معشوق است. شاعر تاکید میکند که تنها به معشوق خود دل بسته و از دیگران روی گردانده است. او از هرگونه شکایت و ناسپاسی دوری میجوید و جان و دل خود را تنها در حریم آشنایی با معشوق میداند. شاعر همچنین از غفلت و بیخبری دوری کرده و هوشیاری خود را حفظ نموده است. در نهایت، او از معشوق میخواهد که به دل زارش رحم کند، چرا که دیگر تاب و توان دوری را ندارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن به بلوغ فکری و تجربهی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای پیچیده ممکن است برای خوانندگان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۷۳۵
دل به آب خضر و عمر جاودان نسپرده ایم
جز به خاک آستانت نقد جان نسپرده ایم
حاش لله گل کند بوی شکایت از لبم
ما وفاداری به آن نامهربان نسپرده ایم
در حریم آشنایی جان و دل بیگانه اند
راز پنهان را به این نامحرمان نسپرده ایم
می خلد از نیشتر افزون رگ غفلت به دل
نبض آگاهی به این خواب گران نسپرده ایم
آرزوی جنت از کوی تو ما را ره نزد
درکف اندیشهٔ باطل، عنان، نسپرده ایم
دوری از حد رفت، رحمی بر دل زار حزین
اینقدرها، ما به خود تاب و توان نسپرده ایم
جز به خاک آستانت نقد جان نسپرده ایم
حاش لله گل کند بوی شکایت از لبم
ما وفاداری به آن نامهربان نسپرده ایم
در حریم آشنایی جان و دل بیگانه اند
راز پنهان را به این نامحرمان نسپرده ایم
می خلد از نیشتر افزون رگ غفلت به دل
نبض آگاهی به این خواب گران نسپرده ایم
آرزوی جنت از کوی تو ما را ره نزد
درکف اندیشهٔ باطل، عنان، نسپرده ایم
دوری از حد رفت، رحمی بر دل زار حزین
اینقدرها، ما به خود تاب و توان نسپرده ایم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن (رمل مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۳۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۳۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.