هوش مصنوعی: شاعر در این متن از احساسات عمیق و رازهای درونی خود سخن می‌گوید. او از طنز و شوخ‌طبعی خود، دردهای پنهان، و ناتوانی در بیان کامل احساساتش می‌گوید. همچنین، به تناقضات زندگی و وجود شادی و غم در کنار هم اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از عبارات نیاز به تفسیر و درک بیشتری دارند.

شمارهٔ ۷۳۷

نمی آید به راه شوخ طنازی که من دارم
به هم چون چشم عینک، دیدهٔ بازی که من دارم

چنین گر چشم لیلی پرده بردارد ز داغ دل
به صحرا می فتدگنجینهٔ رازی که من دارم

توانی پرده ای سنجید اگر راهی به دل داری
نمی آید به گوش از ضعف آوازی که من دارم

شرر بر هستی پا در رکابم خنده ها دارد
رود دست و بغل، انجام و آغازی که من دارم

حزین افسانه کرد آخر به هر محفل غم دل را
به خاموشی زبان شکوه پردازی که من دارم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۳۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۳۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.