هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و عرفان سخن می‌گوید و از مفاهیمی مانند فیض الهی، معراج روحانی، وحدت وجود، و دعا استفاده می‌کند. او از احساسات عمیق خود مانند ترس، امید، و عشق به معشوق الهی می‌گوید و از طبیعت به عنوان نمادهایی برای بیان این مفاهیم بهره می‌برد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و ادبی است که درک آن به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی نیاز دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و استعاره‌های به کار رفته ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

شمارهٔ ۷۵۱

ز فیض آبرو سبز است، نخل مدعای من
به آب خویش می گردد، چو گرداب آسیای من

به معراجی رسانیده ست سروت سرفرازی را
که ترسم کوته افتد طره ی آه رسای من

نمی دانم به دام کیستم، لیک این قدر دانم
که در خون زد گلستان را صفیرآشنای من

به ازکثرت نمی باشد دلیلی راه وحدت را
نماید هر سر خاری، چراغی پیش پای من

گشاید شاهد مقصودم، آغوش اجابت را
حزین از سینهٔ چاک است محراب دعای من
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۵۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۵۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.