هوش مصنوعی: شاعر در این متن از دردها و رنج‌های درونی خود می‌گوید، از ناتوانی‌های جسمی و روحی شکایت دارد و از بی‌توجهی دیگران به رازهایش گلایه می‌کند. او از عشق و وفا سخن می‌گوید و از دشواری‌های زندگی خود می‌نالد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است و درک کامل آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، برخی از مضامین مانند غم و اندوه ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد.

شمارهٔ ۷۷۳

پیری به راه حرص نتابد عنان من
تن در نمی دهد به کشاکش کمان من

افسرده دل تر از دیم امّا توان نمود
سیر بهاری از مژهٔ خون فشان من

صرصر چه در خرابی من اضطراب داشت؟
بر شاخ گل نبود گران آشیان من

در ناشنیدن سخن خلق نشئه هاست
گوش گران من شده رطل گران من

آیینه عرض جوهر خود تا به کی دهد؟
چون تیغ از غلاف درآ، دلستان من

باشد بریدن از سگ کوی تو مشکلم
مغز وفاست در قلم استخوان من

غمّاز را چه آگهی از راز من حزین ؟
بر لب نمی رسد نفس ناتوان من
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۷۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۷۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.