هوش مصنوعی:
این متن شعری است که در آن شاعر از احساسات عمیق خود دربارهی ارزشمندی، عظمت و تأثیرگذاری خود سخن میگوید. او از نادیده گرفته شدن توسط دیگران شکایت دارد و تأکید میکند که حتی عناصر طبیعی مانند آسمان و ستارگان تحت تأثیر وجود او قرار دارند. همچنین، شاعر به عشق و غم ناشی از دوری معشوق اشاره میکند و در نهایت از ناتوانی در حل مشکلات خود و احساس تنهایی میگوید.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده و مضامین عاشقانه و فلسفی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۷۷۴
خارم که نیست گلشن صورت سرای من
دهرم نمی خرد که ندارد بهای من
گوی نه آسمان سرپا خوردهٔ من است
روی فلک کبود شد از پشت پای من
آوازهٔ مرا نکند بخت تیره پست
در سرمه چون نگاه نخوابد صدای من
سیّارگان پی سپر کاروان شوق
ره گم کنند اگر نخروشد درای من
خورشید عالمم ز دل گرم جوش خویش
از سردی زمانه نگردد هوای من
رفتم ز خود چو در دلم آمد خیال تو
تنها نشسته ای تو و خالی ست جای من
از چاره سازی دل خود عاجزم حزین
کار مرا به خود نگذارد خدای من
دهرم نمی خرد که ندارد بهای من
گوی نه آسمان سرپا خوردهٔ من است
روی فلک کبود شد از پشت پای من
آوازهٔ مرا نکند بخت تیره پست
در سرمه چون نگاه نخوابد صدای من
سیّارگان پی سپر کاروان شوق
ره گم کنند اگر نخروشد درای من
خورشید عالمم ز دل گرم جوش خویش
از سردی زمانه نگردد هوای من
رفتم ز خود چو در دلم آمد خیال تو
تنها نشسته ای تو و خالی ست جای من
از چاره سازی دل خود عاجزم حزین
کار مرا به خود نگذارد خدای من
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۷۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۷۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.